همه ما می دانیم که خوبی چیست و بدی کدام است . ولی اگر بخواهیم نگاه دقیق تری بیندازیم ، کار چندان آسانی در پیش نخواهیم داشت . 

به طور کلی بر این باورم که آدم ها نه کاملا خوبند و نه بد . هر انسانی تعدادی صفات بد و خوب را با خود دارد که در یک کلمه شخصیت او را تشکیل می دهد . هر کس که درصد خوبی هایش از بدی هایش بیشتر باشد ، آدم بهتری است . از سوی دیگر معتقدم که نهاد ، سرشت ، ذات و شخصیت انسان ها تغییر ناپذیر است و نمی توان از کسی انتظار داشت خودش را عوض کند و از این رو به آن رو شود . از استثناها که بگذریم بیشتر آدم ها در بهترین حالت و با اراده و توان بالا تنها می توانند بخشی از اخلاق و رفتار خود را اصلاح کنند ، نه همه آن را . 

ولی حتی این تعریف هم همه جانبه و کامل نیست . بسیار آدم ها را دیده ام که دیدگاه های متفاوت و گاه متضادی نسبت به آن ها وجود دارد . آدولف هیتلر ، جنایتکار جنگی و یکی از منفورترین چهره های تاریخ است ولی اگر از اوا براون همسر او می پرسیدید ، حتما می گفت که او یکی از بهترین مردان دنیا است . زیرا به خاطر او در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم به برلین رفت و همراه با او خودکشی کرد . 

در پیرامون ما مردانی هستند که ممکن است دزد ، کلاهبردار ، آدمکش ، تبهکار ، فاسد ، دروغگو و ستمگر باشند ولی همسرانشان آن ها را بهترین می دانند ؛ چون آن چند خواسته کوچک و بزرگ آن ها را برآورده می کنند . همسایگان ، همکاران ، دوستان ، خویشان و بیگانگان ممکن است نظر های متفاوتی درباره آن مردان داشته باشند و شگفت آن که همه آن ها نیز درست می گویند . 

در پایان شاید بتوان گفت اگر انسان ها آن چند صفت نیک بنیادین و اساسی را داشته باشند ، می توان آن ها را خوب نامید . بی گمان راستگویی یکی از این صفات است .