سرزمین کهن

فرهنگی - اجتماعی

سرزمین کهن

فرهنگی - اجتماعی

مشخصات بلاگ

آن چه می نویسم هشداری است به خودم و دیگران . در روزگاری که به هزار رنگ آلوده است ، از دردهای دیرینه سرزمینی می گویم که زادگاه هنر و دانش و عشق است ؛ تا بدانیم از کجا آمده ایم و اکنون چه باید بکنیم .

بایگانی
آخرین مطالب

۲۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

بریم به اتاق فرمان

در برنامه های تلویزیونی این صحنه را زیاد می بینیم . میهمان برنامه هنوز صحبتش را شروع نکرده مجری به میان حرفش می پرد و اظهار نظر کارشناسانه ای می کند و پس از چند بار قطع و وصل شدن گفتگو اعلام می کند سری به اتاق فرمان بزنیم و برگردیم . سپس یا تبلیغ می گذارند یا آهنگ و تصاویر بی ربط پخش می کنند و باز نوبت به میهمان برنامه می رسد . ولی پیش از آن که بتواند به اندازه کافی صحبت کند ُ مجری می گوید وقت برنامه تمام شده . این در حالی است مجری بیشتر از کارشناس دعوت شده حرف زده است ! 

از میان انبوه سریال های تلویزیون در چند سال گذشته آنهایی که به نظر من با ارزشند ، انگشت شمارند . کوچک جنگلی ، امام علی ، کیف انگلیسی ، لبه تاریکی ، مدار صفر درجه ، عمارت فرنگی ، روزگار قریب و این اواخر در چشم باد در تاریخ تلویزیون جاودانه اند . داوود میرباقری ، کیانوش عیاری ، ضیا الدین دری ، حسن فتحی ، محمد رضا ورزی و چند نفر دیگر نشان دادند که می توان فیلمنامه قوی و محکم نوشت و می شود سریالی ماندگار با بازی های درخشان ساخت . اگر این چند نمونه کمیاب را کنار بگذاریم ، بقیه سریال ها آن قدر سست و آبکی هستند که آدم را از هنر فیلمسازی در این دیار ناامید می کنند .

کشور ما به عنوان یکی از گهواره های تمدن بشری هنوز هم آثار تاریخی باشکوهی را از هزاران سال پیش در خود حفظ کرده است . این موضوع از چند دیدگاه قابل بررسی است ؛ ولی این بار می خواهم به معماری و وجدان کاری بپردازم .

معبد چغازنبیل در خوزستان ، تخت جمشید در شیراز ، چندین آتشکده در سراسر ایران ، شهر سوخته در زابل ، ایوان مداین (طاق کسرا) در عراق امروزی ، برج قابوس در گنبد ، ارگ بم و چند نمونه دیگر نماینده اوج هنر معماری و دانش ریاضی نیاکان ماست . اما آیا امروز هم مهندسان و معماران ما توانایی انجام چنین کارهای ماندگاری را دارند ؟ و مهم تر از توانایی آیا وجدان کاری و احساس مسوولیت هم وجود دارد ؟ معماران قدیم با عشق و دانش کار کردند و بدون امکانات پیشرفته امروزی آثاری به یادگار گذاشتند که از باد و باران گزند نیافت و به روزگار ما رسید . اما ساختمان های بساز و بفروش و عاری از هویت ایرانی امروز ( به جز چند استثنا ) عمر مفیدشان از ده سال فراتر نمی رود . امروز نمی توان با خیال راحت به دیوار خانه ای میخ کوبید چون بیم آن هست که خانه روی سر آدم خراب شود ! امروز شما مجبورید در گوشی حرف بزنید که مبادا همسایه صدایتان را بشنود ! از مقاومت در برابر زلزله هم بهتر است حرفی نزنیم ! مهندسان امروز برای پول کار می کنند و معماران دیروز به چیز دیگری هم غیر از پول اعتقاد داشتند . امروزی ها سرنوشت مردم برایشان مهم نیست و دیروزی ها به جاودانگی در تاریخ می اندیشیدند . درود بر پدران و مادران ما در گذشته های دور !

پیش از این درباره خطری که از سوی عراق ما را تهدید می کند نوشته بودم . خبرهای تازه این احساس خطر را تقویت می کند . اخیرا وزیر محیط زیست عراق گفته ایران حق ندارد نزدیک مرز عراق تاسیسات اتمی بسازد و سلامت مردم و محیط زیست ما را به خطر بیندازد ! وی هشدار داده ممکن است رابطه دو کشور به زمان جنگ هشت ساله برگردد ! سخنگوی دولت عراق هم با یاری رسانه های پرنفوذ عربی ایران را متهم کرد به خاک عراق تجاوز کرده و چاههای نفت پیچ انگیزان یا به قول خودشان فکه را اشغال کرده است . وی افزود اگر پرچم ایران ازآن منطقه پایین کشیده نشود به زور متوسل خواهند شد !

آیا این سخنان زمینه چینی برای اعلام جنگ دوباره نیست ؟ آیا این حرف ها شما را به یاد ادعاهای توخالی ولی خطرناک صدام حسین در 30 سال قبل نمی اندازد ؟ آیا وقت آن نرسیده که در سیاست خود با عرب ها تجدید نظر کنیم و در پی گرفتن حق ملت باشیم ؟ وقتی جرات نداریم غرامت 1000 میلیارد دلاری جنگ تحمیلی را از عراق طلب کنیم و به جای آن حتی صدها میلیون دلار کمک بی عوض و با عوض به آن کشور می کنیم ، معلوم است که آنها با خیال راحت برای ما نقشه می کشند و حتی ادعا می کنند ایران باید هواپیماهایی را که در زمان حمله آمریکا به عراق در خاک ما فرود آمدند به آنها برگرداند . این در حالی است که دولت عراق از اسراییل به سازمان ملل شکایت کرده که در دهه 1980 میلادی نیروگاه اتمی این کشور را بمباران کرده است و باید غرامت آن را بپردازد !

می ترسم آن قدر در برابر گستاخی عراق ضعف نشان دهیم که یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم از زمین ، دریا و هوا مورد حمله قرار گرفته ایم . اگر 30 سال پیش صدام در ظاهر به تنهایی حمله را آغاز کرد ، این بار وضع فرق می کند . آمریکا با عراق پیمان امنیتی و نظامی بسته و در صورت شروع هر گونه جنگی با تمام قوا به یاری این کشور می شتابد . مسوولان عراقی باز هم مثل صدام از بی اعتباری قرارداد 1975 الجزایر سخن می گویند و این یعنی بهانه برای آغاز جنگ . بهتر است دیگر ضعف نشان ندهیم و پیش از آن که دیر شود پیگیر غرامت جنگ و تعیین دقیق خطوط مرزی باشیم و کمک های سخاوتمندانه خود را به عراق قطع کنیم . عراقی ها قابل اعتماد نیستند . آنها هزار سال پیش به امامان شیعه رحم نکردند ، امروز هم به ما رحم نخواهند کرد .

فرزندان مولوی در ترکیه !

مولانا جلال الدینهفته گذشته استاد محمد رضا شجریان چند کنسرت در شهر قونیه ، ترکیه اجرا کرد . استاد آواز ایرانی به مناسبت مراسم بزرگداشت مولانا جلال الدین به ترکیه رفت ولی چیزی که نظر مرا جلب کرد این بود که این سفر به دعوت شخصی انجام شد که خود را از نوادگان مولوی معرفی می کند . پیش از این درباره ادعای ترکیه و افغانستان درباره مولانا نوشته بودم ولی این بار ظاهرا باید شاهد ادعای فرزندان و بازماندگان ساختگی این شاعر ایرانی در سرزمینی دیگر باشیم . روی سخن من با استاد شجریان نیست و از او خرده نمی گیرم که چرا با قبول دعوت فرزند ترک مولانا تقریبا بر ادعای آنها مهر تایید زده ، زیرا می دانم که در ایران اجازه برگزاری کنسرت به او نمی دهند . کوتاهی از مسوولان کشور است که به دیگر کشورها اجازه چنین گستاخی هایی می دهند . وقتی برای دولت مهم نباشد که آیین باستانی نوروز به نام افغانستان و تاجیکستان در سازمان ملل ثبت شود و نوابغ علمی ، ادبی تاریخ ایران به نام کشورهای همسایه در جهان شناخته شوند ، از استاد شجریان نباید انتظار داشت چنین دعوتی را نپذیرد و یا دست کم در آن جا اشاره ای به دروغین بودن ادعای آن ها بکند .